سلام
در ابتدا فکر کردم متنتون طولانيه و بعدا ميخوانم ولي وقتي شروع به خواندن کردم تا انتهايش رفتم و شايد اشک بود که در چشمانم حلقه زد
چقدر بزرگند مادربزرگ ها و خيلي سخت است از دست دادن عزيزي که مدت ها در کنارش بودي
و شايد سخت تر ديدن بيماريشان است
وقتي عزيزانمان را از دست مي دهيم متوجه مي شويم چه گوهري داشتيم و شايد روزمرگي ها ما را غافل کرده است.
ولي ايشان و امثال ايشان اينقدر پاک زندگي کردند که از دست دادنشان سخت تر از از دست دادن امثال من است ، بي آلايش زندگي کردند.
زياده گويي مرا ببخشيد، ياد مادر بزرگ خودم هم افتادم.
خدا رحمتشان کند