وبلاگ :
حاجي آباد زرين زير ذره بين
يادداشت :
ما مانديم و غربت... ما مانديم و خودمان
نظرات :
4
خصوصي ،
55
عمومي
پارسي يار
: 12 علاقه ، 5 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه غريبه
عاش سعيدا و مات سعيدا...خدا رحمتشون کنه... ياد مادر بزرگ خودم افتادم...همه ي کودکي و نوجواني من پاي درس و بحث ايشون گذشت...پاي قصه هاي قشنگ قرآنيشون... و من هر چه از دين ياد گرفتم رو مديون وقتهاي قشنگي هستم که مادربزرگ با ما ميگذراند.... چقدر دلتنگ شدم.... امشب براي هر دو اين مادربزرگها قرآن ميخونم:(((.... قلمتون پايدار جناب خدايي... بقاي عمر شما و اخوي بزرگوارتون....
پاسخ
سلام بر شما... خدا مادربزرگ گرامي شما را الساعة با حضرت زهرا(س) محشور بفرمايد... بزرگواري فرموديد... دعا مي کنم سالهاي سال در اوج سعدت و سلامت و عزت خدمتگزار قرآن و اهل بيت باشيد...