شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
روزها که مي گذرد رهاوردش فراموشي است. فراموشي و خاموشي. ولي نبايد گذاشت روزگار کار خودش را بکند. نبايد گذاشت فانوسهاي خاطرات يکي يکي خاموش شوند... هرچند پيرمرد گفت: فانوس عمر در باد است... هرچند کم کم خودمان را هم فراموش کرديم... ولي من دوست ندارم خاموش باشم... دوست ندارم فراموش شوم... دوست ندارم روزگار کار خودش را بکند... هرچند روزگار کار خودش را خواهد کرد...
محمدحسين ما خيلي خوش پوش بود و اهل جانماز آب کشيدن نبود. اين را همه مي دانستند. ولي همه نمي دانستند که روي ساق پايش هنوز اثر گلوله اي است که يادگار جنگ است. همه نمي دانستند که جانباز بودن تابلو ندارد. اما اهل خانواده مي دانستند قصه ي فرارهايش را به جبهه... از اهواز نامه نوشتنهايش را براي پدر که مرا حلال کن... شايد برنگشتم...
بروزيم... در روزهاي پايان بهار...
پروانگي
عالي بود
عالي خونديد... ممنونم :)
پروانگي
خواهش مي کنم
بروزيم!
درب کنسرو بازکن برقی
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top