پيام
+
سال 49 در زندان رژيم سعودي عربستان به جرم پخش اطلاعيه هاي امام زنداني بودم... يک بار اعتصاب غذا کردم و گفتم: بايد به من اجازه حمام بدهيد و پابند را باز کنيد... بالاخره قبول کردند... سربازي مشغول باز کردن پابند شد... پابند در گوشت پا فرو رفته بود... وقتي باز کرد خون به بيرون فوران کرد... خود سرباز هم منقلب شد... 20 دقيقه اجازه حمام داشتم... تا آن لحظه خودم را محکم نگه داشته بودم... اما در حمام...

DARYAEI
91/3/27

ذره بين زنده
20 دقيقه ي تمام يک دل سير گريه کردم... گفتم آقاي من موسي ابن جعفر... *من کجا و شما کجا...* حالا کجا و قرنها قبل کجا... اينجا کجا و سياهچالهاي عباسي کجا... :(((((((((( السلام عليک يا موسي ابن جعفر...
ذره بين زنده
(حضرت آيةالله ناصري يزدي)
*زهرا بانو*
:(( ............................
ذره بين زنده
:(
نشريه حضور ░
السلام عليک يا موسي ابن جعفر (ع)