شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *(فيد خاطره)* *جالب ترين خاطره ي پارسي بلاگي خودتون رو بنويسيد... :)* . به جالب ترين خاطره به انتخاب *خودم!* اعتبار در حد *يک ماه ديدن کاربران حاضر!* اهدا خواهد شد :)
تصوير: خيلي هم بي ربط نيست! هست؟! نيست!
پروانگي
الان اينا بچه هاي پارسي بلاگن پشت وانت :))))
.:آيينه:.
روز تولدم(چند روز پيش)، خونه هيچکس يادش نبود تولدمه..منم اون روز به خاطر يه مسأله ي بي ربط دلم خيلي گرفته بود..داشتم زار زار گريه مي کردم که اومدم پيامرسان يه سري بزنم..يهو چشمم افتاد به فيداي نوبهار..وسط ترکيدن از غصه، از خنده روده بر شدم..:دي..!
سلام..از گفتن اين خاطره يه کم ترس دارم اما ميگم...پارسال همين موقع ها تو باند اشرار بودم اسمم را به اسم مهندس فخري تغيير دادم و به هرکدوم ازاشرار نامه خصوصي فرستادم که چندنفر از شما شکايت کردن اگه طي 24 ساعت آينده توي عمومي فيد نزنين و از همه عذرخواهي نکنين وبتون مسدود ميشه..بچه ها همشون فکرکردن واقعا جديه هرکدوم سريع يه فيد تو عمومي زدن و عذرخواهي کردن..خصوصياي هرکدومشون انقدر جالب بود که پشت
سيستم از خنده روده پر شده بودم..وقتي فهميدن منم ميخواستن کلم را بکنن و البته يه کم دلخوري پيش اومد..اين به يادموندني ترين خاطرم بود اينجا
ههههههههه قشنگ بود بلا:))))))))
:)) دوستان ديگر بشتابين! 1000 تومن جايزه رو از دست نديد! پول يه پفکه ها! بعد افطار ميچسبه! از ما گفتن! // با تشکر از دوستان همراه
بشتابين! *جايزه: يک ماه ديدن کاربران آن لاين!*
پروانگي
واييييييييي منم الان ميگم آيکون هول شدن سر جايزه :)))
زود بگين تا برنده شيد! // خاطره شاد نسل چهارم! شاد :) // سلام خانم بهار... به بهترين و جالب ترين خاطره جايزه ميديم :)
پروانگي
تا کي فرصت داريم؟
تا فردا ساعت 19 (به پيشنهاد جناب نسل چهارم)
خواهش ميکنم :)) // تا فردا همون ساعت فرصت هست خانم جالينوس :)
ايول بلا:)))
بله که قبوله مجنون :)) // حالا بزنيد خانم جالينوس ببينيم چيه. فقط جالب باشه ها!
تعلق جايزه به شرط تعريف کردن خاطره و بهترين شدن! :)) // جالب بيد :)) بيچاره اون کاربره... دعواش که نکردين!؟
ههههههههه عجب خاطره اي برا منم همچين اتفاقي افتاد البته خيلي وقت نيست تو همين هفته/با يكي قبلا دعوام شده بود بعدش بهم گفت:يادته چقدر منو ضايع كردي اونروز؟ منم اشتباهي به يكي ديگه خ دادم گفتم آره تقصير خودت بود
كلي چيزاي ديگه رو لو دادم اون بنده خدا هم ميگفت كدوم فيد؟ با كي بودي؟ كي بوده؟ شاخ دراورده بود بعد از كلي زبون درازي كردن متوجه شدم اشتباه شده كلي عذر خواهي كردم!!!حالا هي گير ميداد بگو قضيه چي بود
سعيد اين ديگه نوبره! :))
تو ام ميخواستي براش 10000ريالي بگيري بعد بگي ده هزاريه ديگه:)
واااااااااااااااااااااااااااو .... اين همه خوشبختي و من محاله :)))))) / (اي خدا حالا خاطره از کجام بيارم)
حيف که نميشه خاطرات را گفت!!!
چرا جناب راشد ؟!؟! :)
چون ممکنه خيلي ها برن زير سوال
حيف که خاطره ها رفتند از اين خانه البته غريبانه
خاطره پارسي بلاگي؟ دقيقن يني چي؟ :دي
آهان ...
من خصوصي مي دم خاطره م خيلي سوژه است! در واقع يه سوتي دادم كه خيلي خاطره شد
حالا كه مكاشفه مسيح اينو گفت يادروز اول خودم افتادم منم روز اولي كه اومدم پيام رسان به خواست خانوم توحيدي بود قرار بود راجع به يه وبلاگ گروهي حرف بزنيم يه ساعتي قرار گذاشتيم من اصلا متوجه نبودم بايد نوسازي رو بزنم هي مي گفتم آلا كجايي من 2 ساعته منتظرتم آقاي حميد زماني اومدن پاي فيد ما لايك زدن منم عصباني بهشون گفتم آلا من رفتم بابا اه شما آقاي زماني به چي داريد مي خنديد مگه خنده داره؟
مکاشفه :)))))))))) / منم ميگم پس ...
الان ميگم :)
يه روز توي مدرسه نشستيم . ديديم دو سه تا گروه از بچه ها وبلاگ ساختن . فروردين پارسال بود.هي ميومدن در مورد وبلاگشون حرف ميزدن . اين کارو کرديم اون کارو کرديم .خلاصه ما هم گفتيم مگه ما چي کم داريم از اينا ؟! مام وب ميسازيم . اولش نميدونستيم کجا وب بسازيم . يکي ميگفت بلاگفا . يکي ميگفت لوکس بلاگ . يکي ميگفت پارسي بلاگ . پارسي بلاگيه هم کلاسي خودمون بود . تا چند ماه پيشم ميومد اينجا هي .
اما حالا ديگه نمياد . خلاصه وب ساختيم تو پارسي بلاگ. اين وب رو من نساختم . دوستم ساخت . اولش فکر ميکرديم اووووووو چه کار سختيه وب ساختن . هر کي وب داره خيلي آدم خفنيه . خلاصه اومديم هي پست زديم . هنوز خيلي با فضاي نت اشنايي نداشتيم . همش در مورد چارلي چاپلين و سخنانش مينوشتيم :دي . هي من ميومدم توي صفحه ي خانگي برم نظراتو بخونم بعد هي ميدم نوشته 300 تا پيام جديد ... 400 تا پيام جديد
دو روز نميرفتم ديگه مينوشت 1000 تا پيام جديد ... همش با خودم ميگفتم واح .. اينا ديونن پارسي بلاگيا .. نشستن هي به من پيام ميدن . يعني چي .. بيکارن هر روز ميان پيام ميدن . بعد ميرفتم توش ميومدم بيرون ميديدم ديگه ننوشته پيام جديد . ميگفتم وااااا ... خنگن .. پاکش ميکنن ... تا اينکه رفتم تو مدرسه به دوستم گفتم .
. اينقدر بهم خنديد که خدا ميدونه . بعد برام توضيح داد که اينجا پيامرسانه و اله و بله ... حالا پيامرسان اومدنمونم يه قصه ديگست ... وقتي اومدم پيامرسان نظر ميذاشتم اون اولا بعد ميديم کسي نظر نميده . يه 5 دقيقه ميشستم به صفحه نگا ميکردم ميديدم کسي نظر نميده . فکر ميکردم عين فيس بوکه . نظرات خودش مياد و مياره . رفرش رو بلد نبودم . زل ميزدم به صفحه نظر جديد بياد نميومد که :)
بعد ميرفتم نظراي وب رو ميديم دوباره ميومدم اون پسترو بعد از کلي سختي پيدا ميکردم (نميدونستم بايد برم توي نظرات ارسالي) ميديدم اووووووو کلي نظر داره ... ميگفتم واح . اينا ديونن . يهو با هم نظر ميدن . بلد نبودم بايد صفحرو رفرش کنم ... اصلا يه وعضي :))))))))))) ...
بعدم که فهميدم بايد صفحرو رفرش کنيم ديگه راه افتادم اما هنوز فيد نميزدم . يه شب بود ساعت 4 اينا بود . با اف 1 و اينا نشسته بوديم و حرف ميزديم . اف 1 گف من يه فيد ميزنم بياين اونجا اسم بازي کنيم ... همش فکر ميکردم فيد زدن پوليه . بايد پول بدي فيد بزني . همش ميگفتم واي چه اف 1 پولداره . ازش پرسيدم چطور بايد پول بريزيم بهم گفت پولي نيست اينجا . يادم داد فيد زدم .. اولين فيدمم در مورد اين بود که
حوصلم سر رفته و اينا .. رفتم براي فيدم عکس پيدا کنم . حدود نيم ساعت شد . اخرشم حاليم نبود بايد روي عکسه کليک کنم که بزرگ شه و بزرگ شدشو بذارم . همون کوچولوئرو گذاشتم
آره منم نميدونستم :دي يعني چي ...
اوهوم :)
پروانگي
خاطرات جالبي بود زهرا و مکاشفه جان :))))))
مرسي منير :)
آره مکاشفه :)))) همش با خودم ميگفتن اينا بيکارن براي من پيام ميدن ؟! که چي مثلا ؟! :دي
:))))) خب من نميدونستم اينجا چطوريه :)) / تو چي که رفتي به آقاي قمي گفتي چرا لبخند ميزنين :))))))))))))) با خودشون فکر کردن واح .. اين دختره خودشيفتس :دي
اهان .. اشتبه شد :) / آهاااااااااان ... فيد کمک زده بودي ؟ :دي / :)))))))
سلام زهرا!
اهان مکاشفه :) / سلام آفتاب
خوبي؟نشريه دانش نوين *زندگي* به دستت رسيده؟
نه .. چي هست ؟! دم خونه ها ميذارن ؟! نديدم ...
چيه ؟ :)
از عکس فيد خنده م ميگيره هي!
اولين باري که فهميدم با دختر آسمان تو يک مدرسه درس ميخونم!!!......پارسي بلاگ باعث خير شد....!اولين روز وقتي رفتم وبلاگ تسنيم ازش پرسيدم چه رشته اي درس ميخونه(مي دونستم همشهري هستيم)گفت انساني ...چند روز بعدش ازش مدرسش رو پرسيدم گفت....بووووووووق:دي.....اصن شاخ درآورده بودم ....من و تسنيم د تامون تو يه مدرسه درس ميخونديم و اصلا خبر نداشتيم....با هم قرار گذاشتيم که فلاان جا تو مدرسه موعد ديدار...
بماند که واقعا استرس داشتم....اما اون روز همو نديديم!!!موقع امتحانا بود و مدرسه شلوغ پلوغ!!!....رفتم وبلاگش کلي دعواش کردم:دي........آخر يه روز جلوي نماز خونه قرارمون شد....!از اون روز به بعد تسنيم شد يکي از بهترين دوستام:)
:)) دوستان ديگر بشتابين!
چند تا ميشه گفت ؟!
محدوديتي نداره... بالاخره فقط يکي انتخاب ميشه... :)
ميدونم که من انتخاب ميشم ...
من چي بگم؟:دي
کي ميريزين به حسابم؟!
الي :)))))))))
هر وقت برنده شدين! البته شما که فردا بايد به همه شيريني بدين :)
الي روي اون پول فکر نکن چون از آن من ميشه :))
يادمه يه روز خيلي حالم بد بود اون قدر بد که زده بودم زير گريه!!!....همين طوري گريه ميکردم گفتم برم پيام رسان شايد حالم خوب بشه.....!شب بود....زهرا*يه فيد زده بود در مورد اين که کي با چچه خصوصياتي چه رنگيه!....همه تو اون فيد جمع شده بودن...منم يکي دو تا نظر دادم توش.....اون شب تو فيد بچه ها اين قدر حرف خنده دار زدن که گريه هم تبديل شد به خنده!!!!....خيلي بهم خوش گذشت مشکلم رو فراموش کردم....!
وقتي تموم شد اون شب....کامپيوتر رو که خاموش کردم يه دفه يادم افتاد چي شده!خودمو پرت کردم رو تخت دوباره تا صبح گريه کردم:دي
جناب ذره بين:)شما دعا کنيد من فردا حال اومدن ب پيام رسان رو داشته باشم با هميني که ريختين به حسابم به همه شيريني ميدم:دي
الي خود درگيري داريا :دي
زهرا هروقت يادم مياد خودم خندم ميگيره:دي
:دي :))
اولين بار ک اومدم اينجا فکر ميکردم کريستف کلمبم!
پارسيتف کلمپ! :))
دقيقا!:))بعد تازه اصلا هم فکر نميکردم اين همه آدم بتونن همديگه رو بشناسن!:دي
حالا چي؟ :)) فکر ميکنيد بتونن بشناسن؟!
حالا فکر ميکنم نميتونن نشناسن!:)
بشتابين تا جايزه رو نبردن ديگران!
*دوستان ديگه ادامه ندين خاطراتتون رو جناب ذره بين 10000ريال رو به حساب اعتباري من منتقل کردند*:دي
دروغتون معلوم شد... مگه نميدونيد جايزه افزايش يافته؟!
چرا ديگه به خاطر برگزيده شدن فيد!
پروانگي
الهه قبل دروغ بگي يکم فيد رو زير و رو کن بالام جان مثلا بچه مشدي ها :)))))) / جايزه شد يک ماه کاربران انلاين = 2200
نه من ميدونستم منيره!.....آخه جناب ذره بين 10000ريال رو که منتقل کردند گفتن که اين باشه علي الحساب بقيش رو بعد اين که اعلام کردن من برنده شدن ميريزن به حسابم:دي
خب اشکال نداره... يادم باشه هزار تومن ريختم به حسابتون :)
بله 1200ديگه طلبم:دي(آيکون گرنبود مشربه از زر ناب با دو کف دست توان خورد آب:دي(قناعت خوب چيزيه خوووووووب:دي)
خب شما در هر صورت برنده اين! چون اگه برگزيده هم نشده باشين 1000 تومن دشت کردين :)
نچ نچ نچ حرف مرد يکيه جناب ذره بين....!قول دادين نزنين زير قولتون ديگه :)
*خالي بستم آقا مي ترسم ديگه تا فردا کسي نظر نذاره بذارن گردن من:دي........عطايش را به لقايش بخشيديم:)))*
:)) به اين ميگن مسئوليت پذيري متعهدانه! :) پيروز باشيد
پروانگي
اينجا پر از خاطره بود براي من از لحظه ورودم ... اولين خاطره ام صندلي داغ بود که جناب انتقادي 90 مجريش بودن و توي ماه رمضان پارسال که شروع ورود من به پيام رسان بود دعوتم کردن ... يادمه در آن واحد چند نفر ازم سوال مي پرسيدن و من مونده بودم چيکار کنم خيلي جالب بود برام صميميت بچه هاي اينجا ... خاطره بعديم سر فيد شاهتوت بود باورم نميشد يک چک به نامم درست کنيد فکر کردم شوخيه !! اما وقتي چک رو ديدم کلي
پروانگي
خندم گرفته بود هنوزم دارمش .. :)) ديگه ... فيدي بود که جناب سلماني مي خواستن بيان مشهد و کلي اذيت کرديم تو اون فيد سر اومدنشون به مشهد ... راستي قبل تر از همه اين ها فيدي بود که سر اينکه کي بشه خاله معين دعوا مي کرديم :)) يادش بخير ساقي عمه شده بود و من اون هي مي زديم توي سر و کله هم .. چقدر خنديديم :)) .. ديگه ..
پروانگي
فيد غلومي بود که شما زده بوديد و توش مجبور بودم لاتي حرف بزنم :))) يادمه اون شب پدرم گفت منيره همون چايي من رو بده از رو ميز منم گفتم چاکرتم هستم!! پدرم تا 5 دقيقه کپ کرده بود :)))))) ... ديگه به طور کلي وقتي ناراحتم اينجا ارومم مي کنه .. عطر واژه هاي فيدهاي دوستان برام شده آرامش بخش و از همه مهم تر وبلاگمه که بهترين خاطره شده واسم و نظرات دوستان ... ديگه ... فيد شعري که خودم زده بودم و توش از
پروانگي
خودمون شعر در مي آورديم :))) من تازه فهميدم چقدر توي قافيه ساختن بي استعدادم :)) // فيدي که توش سوالات رو عوض مي کردم و فقط من و سايه و نگين نشسته بوديم حرف مي زديم توي اون فيد اصلا احساس نکردم اينجا يک محيط عموميه فکر مي کردم يک جمع دوستانس! آيکون غرق شده :))) .. ديگه ... اوهوم فيدي که شما زده بوديد حمله به اسرائيل بود فکر کنم تازه وارد شده بودم توي اين محيط
پروانگي
چند تا نظر دادم ديدم هر کي داره اين وسط ساز خودش رو مي زنه و اونجا گفتم اينا ديگه کين عجب حوصله اي دارن :))))) / فيدهايي که توش مشهدي حرف مي زنيم خيلي دوست داشتني هستند برام سر اين يکي از کاربراي خانم که بعدا من رو حضوري ديدن بهم گفتن من رو بگو گفتم تو ديگه الان آخر لهجه اي :)))))) / ديگه يادم بياد ميگم ولي لحظه به لحظه اينجا برام خاطره است :) آيکون پر حرف :))
خيلي خيلي خيلي عالي... من همراه حرفهاي شما در خاطرات خودم غرق شدم... :)) عالي... باز هم يادتون اومد بگيد... :)
پروانگي
سر اين بام شيبدار شما هم اونقدر با جناب ظهور منجي مي گفتيم بام شيبدار که يک بار دوستم داشت با من درد و دل مي کرد نمي دونم چي گفت و منم در جوابش موندم چي بگم و جاش گفتم بام شيبدار!! :)) حالا يکي نبود براش توضيح بده قضيه چيه اين وسط :))
:)) بام! شيبدار! قبلنا بيشتر ميگفتيم... جاي ظهور منجي هم خالي...
پروانگي
معامله هاي کبوتر بال کج هم خاطره بود که هيچ وقتم پشمکش نرسيد :)) ... راستي يادم رفت از همه مهم تر که من باعث شد به صميمت کاربران اينجا پي ببرم تولدم بود که تازه چند ماهي از باز کردن وبلاگم مي گذشت و روز تولدم وقتي اومدم ديدم 6 نفر به من تولدم رو تبريک گفتم يادمه اون سال دوستم فراموش کرده بود و
پروانگي
من بهش گفتم بي معرفت آدم هاي مجازي که من رو نمي شناسن تبريک گفتن اما تو نه!! و يا تولد امسالم که واقعا خيلي خيلي شوکه شدم از لطف دوستان و کادويي که از خانم قاصدک گرفتم که خيلي دوست داشتنيه :)) / فيده سکوتم خاطره خوبي بود و هست تا آخر ماه مبارک :))
بله بله... بازنشر طلايي :)
پروانگي
من همين طور خاطرات يادم مياد :)) انتخابات دور دوم دبيران که شرکت بچه هاي کوچه پشتي بود و من براي هر کدوم از کانديدا فيد مي زدم اون شباي انتخابات هم خاطره خوبي بود که سر انتخابات دوره سوم اصلا تکرار نشد :)
:)) يادش بخير...
بايد فک کنم:دي
يعني الان قصد داري خاطره منو به اسم خودت تموم کني؟:دي....خودم کشفت کردم گفته باشم:دي
يکي خوبش رو پيدا کنيد! :)
بهترين خاطره من اينه كه اينجا يه فيد زدم برام معجزه شد
معجزه؟ چه خوب :) // توي صفحه 70 يه خاطره ي خوب هست... همون رو بگيد :)
تسنيم بگرد بگرد بگرد :دي پيدا ميشه :))))))))))
*دوستان خواهشا ديگه ادامه ندين . جنالب ذره بين پول کاربران آن لاين رو براي من فرستاد تموم شد رفت :))) الکي به خودتون زحمت ندين :))) *
:)) ما اين دروغا رو کهنه کرديم! :)
منير ... آخي .... چه خاطره هايي :)
نه خيرم :)) راسته ... اين دروغي که ميگم راسته :دي
خب خاطره تون کو؟! مردم نميگن تقلب شده توي انتخاب برترين خاطره؟
اون بالا هست خاطرم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نديدين يعني ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بله شما 3 تا گفتين :)) // ديديم ولي اون خاطره ها که شما گفتين اول بشه؟! ميشه؟! داريم؟! :)
ايش ...
چطور ؟!!!! باقالي پلو با مرغ که من دوس نداشتم نخوردم ...
بنا به رعايت حال روزه داران گرامي متن نظر حذف شد ..
جناب ميراب :)) من باقالي پلو دوست ندارم ...
آخي تسنيم :)
ما حذف کرديم رفت پي کارش
وا ... !!!
اهان ...
*طرف*: سلام خانم ِ صداقت ... *من* :سلام! *طرف*:شما آزار دارين شماره اشتباهي ميدين؟!!! (خيلي اعصباني) ... *من*:بله؟ ... *طرف* :ميگم مگه آزار دارين شماره اشتباهي ميدين؟!!!! ... *من*: من؟ ... (اون موقع هنوز پ ن پ به دنيا نيومده بود!) ... *طرف*: بله شما!! ... *من*: اشتباه ميكنيد! ... *طرف*: نخير اشتباه نميكنم !!!!! من تماس گرفتم ميگم خانم ِصداقت! ميگن نخير اشتباه گرفتين!مردم آزار!!!!!
حالا همه بچه ها چار چشمي دارن نگاه ميكنن:دي! *من* :(اشك جمع شده توي چشمام!) ولي من به كسي شمارمو ندادم ... *طرف* :چرا توي پروفايلتون نوشتين برين ببينين 118...*من*: واقعا كه! =))خاطرات پيامرسان 1389 :دي :))
غزل :))))))))))
پروانگي
يک بار اوايل ورودم به اينجا دبيران دور اول بودن ... من نمي دونستم به جز سحر و ساقي کي ديگه دبيره يکي پيام خصوصي داد پيام شما به اين آدرس هم اکنون به فهرست برگزيده گان اضافه شد .. منم کلي ذوق کردم و روش کليک کردم اما صفحه اشتباهي بود .. بهشون گفتم اينکه آدرس نشون نميده! ايشون هم بعد از اينکه کلي خنديدن گفتن شما سرکار بوديد لطفا لبخند بزنيد به کسي نميگم رفتين سرکار :))) من : :ا
پروانگي
*راديو قند پارسي* رو يادم رفت اونم برام خاطره و تجربه خوبي بود و هست
منير :))))))))))))
قند پارسي فراموش ميشود! نچ نچ نچ!
پروانگي
يعني جايزه به کي ميرسه :))
5 دقيقه بعد نظرات بسته ميشه!
واقعا ؟! :)
من ميگم به منير ميرسه ... خيلي خاطره گفت ...
کي ميگين به کي ميرسه ؟!
چ وحشتناک!
*مهلت شرکت در فيد تمام شد... آخر شب برنده اعلام مي شود! :)) با تشکر از دوستان که در اين فيد همکاري داشتند.*
فيد جان برو بالا براي اهداي جايزه! :)
چيه ؟!
سکوت!
وا !!!
همين الان حسابمو چک کردم .. ولي هنوز واريز نشده ..
جناب ميراب :دي
اعتماد به نفس!
← اف1 ✿
(آيکون عصبانيت)....من هنوز خاطره نگفتم تعطيلش کردين:(
*قاصدك*
قبلا نميدونستم پيام خصوصي رو چطور ارسال ميكنن ميرفتم رو آيدي طرف و ارسال پيام رو ميزدم خلاصه همه پيام خصوصيام عمومي بودن مثل جناب جرقه دانكو كه هر روز يه پيام ميفرسته ميگه ميلادت مبارك :))))
خانم اف 1 مسابقه ي بعد ايشالا :)) ولي بگين خاطره ها رو... الان خانم قاصدک هم لطف فرمودن :)
← اف1 ✿
خب من کلي خاطره دارم ..الانم هيچي يادم نمياد!!..ولي تو خاطره ي بلاي آسموني شديييييييييييد دخالت داشتم..اصن باورم نميشد که فيدش الکي باشه ... اصنم عصباني نشدم..ترکيدم از خنده و ترس اون موقت
:))))خب کاري که مي خواستين ديروز انجام بدين امشب انجامش بدين لطفا
ممنونم اف 1 :))) // سلام. خوش خبر باشين...
مهديه...
خاطراتت خييلي بامزه بود:) کلي خنديدم .....دوستان خاطرات قشنگي داشتيد...
سلام جناب ذره بين....خبرش خوش بود؟:دي
بله که خوش بود... من تبريک ميگم :)
خدا رو شکر:)).....ممنونم.....:)
بالاخره پيداش کردم! :))
← اف1 ✿
باريکلا:دي
شايد جالب ترين خاطره خاطره ي من باشه... ولي معذورم از تعريف کردنش... راز گونه ست...
منم نميتونم بگم..!
:)) خب اشکال نداره يه خاطره اي بگين که بشه گفت...
خيلي فيد باحالي بود :دي/فکر کنم اگه خاطرمو کامل تعريف کرده بودم برنده ميشدم :دي
:)) ايشالا دور بعدي!
سلام . جالب ترين خاطره من به زماني بر ميگرده که اولين بار با برادران خدايي و برو بچز مشهدي توي حرم قرار گذاشتيم
:) سلام بر شما... اون شب قطبي رو ميگي؟ :)))))))))))))))))))))
:)) دخيخا
:)) حسين کارگر را در اولين سکانس که ديدم داشت با دخو حرف ميزد تلفني توي سرماي -20 درجه ي صحن! :)
اينو نديده بودم تا حالا .
يادم نميره اولين باري که راشد و يکي از دوستان پيامرساني رو ديدم گردنم درد گرفت از بست که به بالا نگاه کردم آخه فکر کنم 25 سانت از من بلند تر هستند
شوخي کردم..من که همون اول کار خاطره مو گفتم..:))
*سر کار گذاشتن نصف کاربراي پيامرسون چهت ديدن من در برنامه ماه عسل به مدت 15 روز تمام * :)
بريز به حسابم ميشه 3300
← اف1 ✿
هموني که برنده شد بهتربود سرکاريش
منظورتو متوجه نشدم اف1؟
← اف1 ✿
برنده اين فيد محرو بود.. سرکارمون گذاشت در حده لاليگا! شما نتونستي:دي
محرو کيه ؟ آدرسش رو بده
← اف1 ✿
همون بلاي آسموني
:)) بله کار خانم آسموني مستحق مقام اول اين فيد بود! :))
برو بالا :)
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top