شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *مادر امشب برايم گفت:* وقتي آزاده ها برگشتند همه ي فاميل مي گفتند: امروز عباس مي آيد... فردا مي آيد... *محمدحسين* مي گفت: خواهر! بذار خبر اومدن عباس بشه... همه ي کوچه و خيابون را گل بارون مي کنم... اومدن عباس 18 سال طول کشيد... توي يک تابوت قشنگ سه رنگ... دايي محمدحسين هم يک هفته بعد رفت... پيش عباس...
1) شهيد عباس يکي از اقوام ما و صميمي ترين دوست مرحوم محمدحسين دايي من بود که بعد از 18 سال بدنش در سال 79 به ميهن برگشت...
2) يادمان نرود 26 مرداد را... يکي از بزرگترين روزهاي اين مملکت... روزي که پرستوهاي ايران برگشتند... خيلي ها هم برنگشتند...
پروانگي
خدا رحمتشون کنه
ممنونم از لطفتون... خدا اموات شما و همه ي مومين را رحمت کنه...
خدا رحمتشون کنه ...
تشکر مي کنم... ايشالا رفتگان شما نيز مهمان سفره رحمت حق باشند...
خواهش ميکنم / ايشالا / همچنين
ايشالله اون دنيا ازشفاعتشون و اين دنياازعنايتشون بي بهره نمونيم...
ان شاءالله... ان شاءالله...
کجا دفنن؟
حاجي آباد زرين... هر دو... نزديک هم...
يني خود ِ يزد نيسن؟
ما خود يزديم... شهيد توي روستاي حاجي اباد که وبلاگ منم در رابطه با همونجاست دفنه... 200 کيلومتري شمال يزده
بله...عرضم اين بود ک گلزار شهداي ِ يزد دفنن يا نه...ايشالله ک سر سفره ارباب يادمون کنن...
نخير... خلدبرين نيستند... هرچند هميشه در خلدبرين هستند.... ان شاءالله...
در فردوس هسن ايشالله...
ان شاءالله همه ما را هم دعوت کنند...
کاش دعوت کردني بود...يني ميشه بيان دم ِ پل ِ صراط دسمونو بگيرن با خودشون ببرن داخل؟
بله ميشه... اگر اين اتفاق افتاد تعجبي نداره... شهادت به قدري عظمت داره که اين کارا براشون هيچ مسئله اي نيست...
برا اونا ک بله...مهم اينه ک لياقت ِ ما چ حدّه...
ايشالا (به قول ورزشکارا اگه اتفاق خاصي نيفته!) بي لياقت نخواهند بود بچه هاي مولا علي... من دلم روشنه...
منم هميشه همينو ميگم...ولي خب خدا کنه صدق کنه در مورد ِ خودم هم...
يه آقاي باصفايي توي جمعي از دانشجوها ميگفت: فکر نکنيد کم آدمهايي هستين و دست کم بگيرين يا اينکه خودتون رو کنار بکشينا! امام زمان دلش به همين شما بچه ها خوشه... باور کنيد توي دنيا همين شماها هستين... راست هم ميگفت... البته خيلي خيلي کار سخت ميشه اگر اين حرف رو ملاک قرار بديم... خيلي سخت... ولي اقا هم جبران ميکنه... حتما جبران ميکنه...
ي بار حاج حسين يکتا توي ِ جلسه خادما بهمون گف:مرده شور ِ دلاتونو ببرن ک اينقد اومدين راهيان خادمي کردين ولي شهيد نشدين!:)اين بيشتر ب من ميخوره تا حرف ِ اون آقاي ِ باصفا...
يعني زدين توي خال... اون حرف رو هم حاج حسين به ما گفت! البته تو کوي دانشگاه :))
اوه ايشون کلي حرف بار ِ خادما ميکردن البته حقم دارن من تاييد ميکنم:!بهمون گفتن شما رو از تو لپ لپ برداشتن آوردن خادمي کنين!!!!:)با اون همه چادر و دم و تشکيلات آبرومونو برد!:)
:))))) به هرکي اميد بيشتري داشته باشه بيشتر بد و بيراه ميگه! لابد به ما هيچ اميدي نداشته! :)
حيف ک نبايد تو اينجور جلسه ها جر و بحث کرد وگرنه اساسي داشتم براشون!:)
گناه داره بنده خدا :) شما کوتاه بياين... يکي از عمده مالکين گل خوب براي دربهاي مربوطه ي ضد فرهنگي ايشون هستن!
اين سفر ِ آخري تو غرب مهلت نشد بهشون بگم و گرنه حتمن ازشون درخواست ِ کمک ميکردم...برا اينکه شيشه اين ساختمونا رو شکستيم و در رفتيم يکي باشه پشتيباني کنه از مون!:)
:)) شيشه ي ساختمانهاي فرهنگي!!!!!! را؟!
آره خب...گاهي فرغون ِ گل که زياد مياريم مجبوريم شيشه ها رو بشکنيم و اونجاهارو هم گل بگيريم!
:))) پس من فکر کردم تازه کار هستين در گل کاري!
بله متاسفانه...تازه کاريم...و گرنه ب جاي ِ گل ؛بتن ميکرديم ک استحکامش بيشتر باشه!
گل اصالتش بيشتره! بتن راست کار صهيونسيتهاست براي ديوار حايل!!!! :)
مخلوطي از گِل و بتن ...اصالت ک بله...برا همين شيشه ها رو هم با تيکه هاي ِ خشت ميشکنيم!:)
خشت خام باشه که بوي تاريخ بده! چون تاريخ تکرار ميشه هي! يه تکه از خونه ي لاري ها بکنيد هميشه همراهتون باشه!
نه ديگه نشد...!بناهاي ِ فرهنگيِ باستاني رو تخريب نميکنيم ک...خودمون خشت درست ميکنيم با همون قالباي ِ چوبي قديمي...
خشتي که ما درست کنيم به درد کار فرهنگي نميخوره! :)) جسارتا!
اتفااااااقن خشتي ک با جون و دل برا ساختش وقت گذاشته بشه و کلي براش تدبير بشه...راست ِ کار فرهنگيه...مخصوصن اگه عنايت ِ شهدا روش باشه...!البته حرف ِ شمام متينه...کارفرهنگي ک يه نفر مث ِ من انجامش بده اونم بدون ِ خلوص ِ نيت جواب ک نميده هيييچ مضرّ هم هس!ولي خب خداروشکر تا الان ک گروهي بوده و خوبم جواب داده...
منظورم چيز ديگه ايه... خشت قديم مثلا هزار سال بهش گذشته... سرد و گرم تاريخ رو چشيده... رنج کشيده رسيده به اينجا... فرق ميکنه با خشت امروزي! جسارت به کار گروهي و نيت خير شما و دوستان نکردم :)
نتيجه اخلاقي ِ اين فيد اين شد ک خانوما بالاخص من پرحرف و يک دنده هسن و از مواضعشون عقب نشيني نميکنن!!!:)
خانوما حق خودشونو ميگيرن ... پرحرف نيستن ...
متوجه منظورتون شدم...بشکنه کمرريا ک اينقد "من من"توشه!حرف ِ شما درسته...هرچي هم بدويم باز کم کاريم و عقبيم...ايشالله با عنايت ِ شهدا توفيق اينجور کارا ازمون گرفته نشه...:)
اخلاق خوبيه! اگر قرار بود عقب نشيني کنيم هي که الان مرزمون رسيده بود به دو قدمي برادر افغانستان! :))
*خدانگهدار... به اميد ديدار...*
خداحافظتون
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top