شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سلام بر اهالي پيامرسان * در اين فيد آش سنگ پخته خواهد شد!* فعلا آب در حال جوشيدن است... به همياري شما احتياج داريم... همچنين به حبوبات و سبزي و برنج و گوشت و کشک و ديگر لوازم... هرکي داره بياره تا بريزيم توي ديگ! با تشکر از: کشتي نجات ما ؛ شقايق ، مجنون ديوونه ؛ حنا خانوم ؛ کانون فرهنگي شهدا ؛ نگهبان ؛ ؟ فيد تقسيم آش: http://hajiabad.parsiblog.com/Feeds/6937711/
بسم الله...
(آيکون هم زدن ديگ!!!)
سلام..آش سنگ؟؟تو آش سنگ که سنگ ميريزن نه حبوبات و اينا!!!!!
سلام! نخير آش سنگ مگه نشنيديدن؟ تو خونه لوبيا دارين؟!
*کسي لوبيا نداره توي خونه؟! آهايييييييييييييييييييي!*
داريم..
.*شقايق*.
سلام...(در حال کشک ماليدن براي آش!!!)
منم ميچشمش آشتون خوب بشه...
آش سنگ؟!
خوبه مجنون بيار بريز توي ديگ لوبيا ها رو... خانم کشتي نجات شما هم بيارين... // سلام خانم شقايق... افرين خيلي خوبه
بله آش سنگ! نخود و عدس دارين خونه تون؟!
يني توش سنگ ميريزيد؟!:)
نخير... قصه داره آش سنگ بعدا ميگم! فعلا برامون نخود و عدس بيارين!
خرج دندون پزشکي گرونه هااا:ا
اي بابا اصلا سنگ نداره!!! حالا ميرين عدس و نخود بيارين يا نه!؟
عدس و نخودش هم با من(آيکون آوردن گوني هاي نخود و لوبيا)
من کشک دوست دارم.ميشه من کشک بيارم؟:)
(آيکون هم زدن ديگ آش در تنهايي!)
خوبه خانم کشتي نجات ما ممنونم :) بريزين همش رو توي ديگ // چرا نميشه خانم حنا؟ کشکاتون چه رنگيه!؟
نع! چون داد زديد نميارم! حنا پاشو بريم خونه مون:))
خب ميارم.نااارنجي:دي
آش سنگ نذريه خانم سحربانو! نمي خواين کمک کنيد زوري نيست! خير پيش! :))
دست شما درد نکنه خانم حنا... خانم شقايق اونجا دارن کشک ميسابن برسونيد بهشون...
ما رفتيم..ايکون خدافزي:)
سحر کشکامو چيکار کنم؟رفتم کشک اوردم تااازه!:دي/آقاي خدايي من کشکام سابيده شدس.بدم دوباره بسابن؟
اول هم معلوم بود موندني نيستين! خدافس!
نه ديگه دوبار نميخواد! :)) حالا بايد بريم دنبال گوشت!
آقاي ذره بين؟؟؟؟من خانومما!!!اين نخود و عدس هم سنگينه!!اونقت به من ميگيد بريزم توي ديگ؟؟؟ماشالللللللللا!!!!!!!!
چقدره مگه!؟
فق زود از من بگيريد اين کشکه رو.داره تموم ميشه کم کم :) گوشت؟گرووووونه!اينو بذارين آخر بريزيم تا بقيم بيان پول بدن!
شما بگو ربع کيلو!!!نبايد بذارين يه خانوم اين کارا رو بکنه!!!
گوشت ميخوايم و سبزي و آرد و برنج و پياز و ادويه و اينا! :)) کشکا رو بدين به من راست ميگين داره تموم ميشه! :)) // من که دارم هم ميزنم آش رو! بريزين بره! شما ميتونيد!!! شما دانشجوي رياضي محض هستين!!!
.*شقايق*.
اينم از بشکه کشک ما!!!! بازم ميخواين؟!
دهع..من نميتونم..سنگينه..دانشجوي رياضيم نه قوي ترين مرد ايران!!!!!1
.*شقايق*.
*پول گوشتو از بابا فخري بگيريد:)*
خيلي ممنونم خانم شقايق... کشک کافيه خانم حنا هم آوردن... سبزي ميخوايم الان!
خب بذارين همونجا دستم خالي شد ميارم سر ديگ!
شما بايد يه مرد ديگه رو هم بيارين کمکتون...
گوشت که هيچي سبزي هم از تو باغچع ميکنم ميارم آرد هم بي زحمت بريد سر کوچه يه نيم کيلو بگيريد برنج هم....برنج رو ديگه نميدونم...آخ کمرم! بفرماييد کشک رو بگيريد.هنوز يه کم تهش مونده:دي
فعلا مردي در دسترس نيست! :)) (آيکون ريختن حبوبات در ديگ) // پس سبزي ها رو بيارين خانم حنا... // (آيکون هم زدن ديگ)
من تو باغچه جز علف مدل ديگه اي سبزي پيدا نکردم!اين بيل ِ رو بديد من هم بزنم شما بريد آرد بگيريد :)
بيل نيست! کمچه است! بفرماييد... آيکون رفتن به آسياب با دوچرخه!
آقاي ذره بين بياين پسر داداشم ميفرستم سر کوچه بگيره..شما بيل رو بگيرين که همزدن اينها کار مردونه هست..
آيکون برگشتن به همراه يه کيسه آرد + آيکون هم زدن ديگ
آقاي خدايي؟؟؟؟؟؟/يه دقيقه بيل رو بدين به من...
خانم کشتي نجات گوشت پيدا شد؟!
گوشت؟؟؟؟بابام يه قصاب آشنا دارن..بگم بگن بهش گوسفند قربوني کنه به نيت سلامتي امام زمان؟؟؟خودشم گوشتها رو مياره...قرار شد يه دقيقه بيل رو بدين به من ها!!!
نه بيل رو بديد من...ميخوام به آش مقداري دعا بخونم :)(آيکن بيل گرفتن و زير لب دعا خوندن!)
.*شقايق*.
*چغندر هم ميخواين؟؟؟*!!!
بيل ميخواين چکار؟ اين کمچه است! :))) // خوبه بگين بياره گوشت رو...
چغندرک نباشه که نميشه! :))))
گفتم، مياره..باشه..حنا هم بزن،گوشت که اومد نوبت من ميشه..
آقاي ذره بين؟؟؟/اومدش..من صداي ماشينش رو ميشناسم..ديييييييي..بپرين کمک کنين تا گوشت هارو بشوريم..تميز بشورينا!!!من حواسم هست..تميز نشستين مجبورين دوباره بشورين..گفته باشم..
.*شقايق*.
اين همه ديــــــــــــــــــــــــــــــگ... هر کسي يکيشو هم بزنه... البته با کمچه نه بيل!!!
گوشتش تب مالت نداشته باشه؟! :)))))
نع..ايشون مطمئن هستن به قربوني گوسفندهاي سالم..بنده خدا آدم متديني هست..
من بيل رو پس نميدم:دي
چقدر دعا مي خونيد حنا خانوم!؟ :)) // خوبه... گوشتها رو شستيم آماده است... (آيکون ريختن گوشتها)
مجبوري بدي...
گرفتن بيل و هم زدن همه ديگ ها(حاجت دارم خوب) و خوندن دعاي نور بهش براي شفاي همه مريضها..همه بلند صلوات بفرستن...
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم (آيکون داد زدن)
*اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم*(آيکون آروم صلوات فرستادن..صداي دختر رو کسي نبايد بشنوفه)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم (آيکون داد زدن)
آيکون آوردن ظرف هاي يک بار مصرف براي کشيدن توي ظرف ها...آقاي ذره بين؟؟؟؟؟؟
ظرفها رو خوب کردين آوردين ولي هنوز بايد جا بيفته! بله؟
من بازم دعا دارم:| بيلمو پس بديد:دي
يه خورده بکشين توي يکي از اين ظرفها من بچشمش ببينم چيزيش کم نباشه...
ايکون هم زدن
آيکون تحويل کمچه به خانم حنا // بفرماييد ببينيد ميزونه همه چيش يا نه // به به دکتر افشار عزيز... خوش اومدين :))
يکم نمک بريزين توش...آيکون ريختن نمک توي ديگ ها..
(آيکون رفتن به باغمون و يه عالمهههههههههههه سبزي چيدن و آوردن که خانوما پاک کنن)
مچکرم جناب خدايي..کمچه نه!بيل!:))اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم...واااااي ديديد نمک يادمون رف؟:|
خوبه خانم سيما... ممنونم. سبزي يادمون رفته بود!
کاش يکي ميومد روضه علمدار کربلا رو واسمون ميخوند..(آيکونِ.................)
.*شقايق*.
نوش دارو پس از مرگ سهراب(چه ربطي داشت؟!) نگهبان الان ميخواي بري سبزي بياري تازه؟؟؟
(آيکون يواشکي وقتي همه حواسشون به سبزيه ظرف نمک رو خالي کردن تو يکي از ديگا) دي:
آيکون گرفتن مچت و نگذاشتن به انجام کار زشتت...سيما؟؟؟آش نذريه..اين شوخيا جاش نيست اينجا..
اوههههههههههه (آيکون ضايع شدن :( )
آقاي ذره بين؟؟؟يه چيزي بخونين...
آيکون مزه کردن و وحشت کردن از اين مزه عجيب :) http://ups.night-skin.com/up-91-09/1354532134869469-large.jpg
آيکون زمزمه ي نوجه ابالفضل اباالفضل...
بلندتر بخونين...
(آيکون باند و بلندگو آوردن واسه مداحي)...فقط بي زحمت بعدش بديد ببرمااااااا يواشکي از خونمون اوردم دي:
مزه اش خيلي هم خوفه...
باند و بلندگو لازم نيست سيما..اينجوري حالش بيشتره..بخونيد آقاي خدايي..
خانمها فقط ته نگيره آش... کم کم داره آماده ميشه...
صلواتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت بفرسسسسسسسسسسسس!
اللهم صل علي محمد وآله محمد..سرآشپز کيه؟ميگم مزه آش عجيبه..يکي يه چيزي اضافه ريخته توش
جناب خدايي:خواهش ميکنم ...وظيف بود :)
سرآشپز منم! بهانه جويي موقوف! :))
:(((((((((((((((((((((((((
(آيکن فرار کردن يک مجرم بعد از سهوا ريختن يک شيشه زردچوبه درون آش!)
چي شد خانم کشتي نجات؟ دستتون سوخت؟!
فرار نکنيد الان آش آماده ميشه پشيمون ميشين!
.*شقايق*.
اللهم صل علي محمد وآله محمد... يه قابله آشم بديد به ما بي زحمت!!!!!!!
نه..دستم نسوخت..(آيکون رفتن و يه گوشه نشستن و با گوشه چادرم ور رفتن)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.... // :(
آيکون گرفتن قابلمه از دست شقايق و ريختن آش توش و دادن بهش..
برا منم بريززززززززززززز
صبر کنيد براي کشيدن آش فيد جديد ميزنم... خدا از همه قبول کنه...
چه سرآشپز خشني:(اون کلاه به اون بزرگي که سرتون بود را نديدم:(آَش به حدي خوشمزه هس که اگه نخورين خيلي ضرر ميکنين(آيکون ترسيدن)
(آيکن پشيمون شدن و موندن)
نه من الان ميخوااااااااااام
يه سوال مگه ما بينيمون کج که اسممون او بالا ننوشتيد......
بجاي حرفهاي متفرقه،صلوات بفرستيد..
*للهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم..*
تو که همکاري نکردي امير خان! :))) برو فيد آش تا تموم نشده! http://hajiabad.parsiblog.com/Feeds/6937711/
ما دير رسيديم تو اون يكي فيدتونم كه آش نمونده پس اين لينك رو بردارين دل بچه مردم رو آب نكنيد :دي
کي ميگه آش نمونده!؟ هنوز هست توي اون فيد!
ما كه رفتيم بهمون آش ندادن :(
عجب!
اگه آش چکش خواستين بپزنين يه روز ميتونم چکشمون رو قرض بدم .
:)) يادم باشه پس!
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top