سال 83 در انتخابات شوراي مدرسه من و يکي از دوستان رقابت شديدي داشتيم. نتيجه اعلام شد. او با 100 راي اول شد و من با 99 راي دوم! مطمئن بودم که نتيجه درست نيست. تازه حدود 40 راي من هم باطل شده بود (چون در برگه نوشته شده بود خدايي. و برادر من هم کانديدا بود) امروز اون دوست را ديدم. گفت ما را حلال کن. راي تو خيلي خيلي بيشتر از من بود دو نفر توي شمارش تقلب کردند :) - ذره بين زنده

بعد از 10 سال حقيقت آشکار شد البته اون دوست را دوست داشتم و دوست دارم و خواهم داشت امان از رقابتهاي کودکانه

تصوير: sepehr03.ir

من اگه بودم از هستي ساقطش ميکردم...

گذشته ها گذشته

ولي حق شما ضايع شده

خب من الان چکار ميتونم بکنم؟ همون زمان من مطمئن بودم که تقلب شده. ولي به احترام آقاي جوادي مدير مدرسه که بسيار فرد با انگيزه و مهربوني بود چيزي نگفتم. چون ناراحت ميشد

شما ناراحت شدين اشکال نداشت؟؟شايد شمااون سال ميتونستين خيلي به بهتر شدن مدرسه کمک کنين...

خب من توي شورا بودم که فقط نفر اول نشدم... يعني به عنوان نفر اول اعلام نشد اسمم همين

اما خب نفر اول بودن يه حس ديگه داره...

بعله قبول دارم خيلي حس خوبيه

: )

واي ! حاضر بوديم زير بار هر چي بريم جز اين شوراي دانش آموزي زور زورکي اسممون و مي نوشتند

واااي چه علاقه اي داشتيم واسه کانديداي شوراي مدرسه...البته من خودم يه بار با تقلب رئيس شدم

خواستي بگي دانش آموز خوبه بودي؟؟؟نگو ريا ميشه شبگرد..رياااا ميشه ريا

دانش آموز خوب ؟! هه از فتنه هم بدتر ... يه دليل داشت که اسممون و زور زورکي مي نوشتند

خو چه دليلي؟؟مام شيطون بوديم ولي کسي اسممونو نمينوشت

واي از اون روزي که عزيز دل معلم ها باشي ... با دست خاکي بر سر بايد شوي !!

بااين کاملا موافقممممم شدييييييددددد...روز اول مهر يکي از دبيرا در اومد گفت نرگس منتظر پيامت بودم آغاز سال تحصيلي رو تبريک بگي...يه انتظارايي دارن خانواده ي آدم از آدم ندارن....

آفرين بر شما شهروند نجيب قانون مدار که اولويتها و خطوط قرمز قانوني و اخلاقي را خوب شناخته و اجرا نموده است و در موارد تعارض بين نفع شخصي با نفع اجتماعي، خود را کنار کشيده است. کثر الله امثالکم

سلام عليکم .. هزار احسنت..

حاجي بريزيم تو خيابونا؟!: دي

چه جالب

ههههههه

سلام ئه منم يه همچين حلاليتي از يکي از دوستاي دبستانم داشتم!پستش کرده بودم تو وبم!پيدا کردم آدرسش را ميذارم

آفرين و احسنت به اين طرز ديد شما........

راشد هم کانديد بوده ...... خخخخخخخخخ

من م يه روزي شورا شدم ولي خداييش خيلي كار كرديم

يادش بخير. توي تمام تبليغات وعده برقراري آب سرد کن بود. اما هيچ وقت اجرا نشد!

چقد بده؟؟!! وقتي مدير مدرسه مي دونه که همچين بودجه اي به دانش اموز نخواهد داد اجازه ميده بچه ها تبليغات دروغگويانه بدن........از بچگي تربيت اشتباه رو بهمون کردن...دروغگويي و کلاهبرداري....درسته hunter ما بچه بوديم ولي بزرگترها چي؟ داداشم تو شوراي مدرسه کانديد شد يادمه تعريف ميکرد دوستش به اين مضمون تبليغات کرد " به من راي بدين قول ميدم حياط مدرسه رو چمن کنم براي فوتبال"!!!!

ممنونم از تمام دوستان عزيز // راي تو اينجاست کيان جان // جناب فخري مچکرم روحيه گرفتم // سپاس خانم هماي گرامي // حميد جان گوش به زنگ باش عمليات نزديکه // خانم آسمووني کو پس آدرسش؟ // کلنجار گرامي سپاس // راشد هم راي آورد // خان کجايي تو؟ // سيدتارخ از اين ورا اخوي؟

Balayeasemoony.parsiblog.com/posts/23 ايناهاش

اين ديگه جالب تره چطوري تلفن رو گير آورده؟

آدرس خونمون راهمه بلدبودن چون نزديک مدرسه بودخونمون!احتمالاازطريق آدرس!نپرسيدم ازش

جالب بود شما هم فيدش کنيد

بنده خدا چه عذاب وجداني داشته ...هعيييي بعضي اشتباهات کودکي آدم اگر همون موقع حل بشه چقد خوبه

ولي چقد بد هست اين کارا در بزرگساليهفته قبل با همکارم(دوستم) رفتيم جلسه ...اونجا ي سوالي رو مطرح کردن با دوستم درباره جواب داشتيم مشورت ميکرديم...يادمه از تجربه خودم با بچه هاي مدرسه تو اين مدت براش گفتم ...دوستم بلند شد و خيلي قشنگ تجربه منو گفت و جايزه بهترين نظر رو هم گرفت :/بنظر شما بايد با اين کار هاي پيچيده چ کرد؟

// بايد رو به آينه گفت: سيب

چرا بايد بگيم سيب ...يعني ؟

بايد لبخند زد

اي داد بيداد مگه بجز لبخند هم ميشه کاري کرد

بله که ميشه مثلا ميشه اخم کرد

نميشه ..ميگن اخم بر دوست خوب نيس

خب ما که همون اول گفتيم بگيد سيب

اي داد بيداد

بالاخره يا داد يا بيداد