http://www.wildlife.ir/ShowInfo.aspx?Lang=1&InfoId=334
البته ميشه اينجوري هم به قضيه نگاه کرد که خوب بابا اين جاده حتما فايده هايي هم داره مثلا باعث کوتاه شدن راه ميشه و رو نق گرفتن شهر واينکه خوب اين جاده عرضش بيشتر از 10 متر نيست که در مقابل اين همه بيابون هيچه و ... مشکل فقط حاج آباد و بافق و ... نيست مشکل ناداني مردم و مسوولين است همه کشور وضع همينه حالا من نميدونم چرا من انتظار دارم تو حاج آباد بهتر باشه

حالا که دعا ميکني پس دعا کن خود تو هم يک هزارم اين آقا در مورد محيط زيست بدوني
آمين

نه بابا . کاشکي نصف اين آقا در مورد محيط زيست ميدونستم.

http://naserkarami.blogfa.com/

کي مياي حاج آباد؟ ميخوام ازنزديک ببينمت !

و برکاته !!!!!!!!!!!!!

هر چند به قول شيخ اجل
"پند به نادان، باران است در شوره زار." ولي ديروز داشتم تو يه مجله جهانگردي مطلبي ميخوندم در مورد شهرهاي توريستي که ورود اتومبيل بهشون ممنوعه بي اختيار ياد کشورمون افتادم و اينکه همه جا رو (حتي دماوند) ميخوان اسفالت کنن و همچنين يادحاج آباد و مردم فهميده اش و مسوولين فهميده ترش و همچنين دولتمردان فهيم کشورمون افتادم کاش قدري دورتر از پيش پاي خود را ميديديم و به فکر آيندگان هم بوديم

در مورد ناداني و ناداني هم اگه کسي مثلا در باره شخصيت هاي دينيتون نظر مخالف داشته باشه بهش احترام ميذاريد يا حکم قتلشو ميديد؟ در مورد خاص و عامي هم جاده مسئله عمومي هست و بايد بياي تو وبلاگت گلوي خودتو پاره کني و هي بگي اين جاده ما چي شد ولي محيط زيست خصوصيه. خوشم مياد که اصلا بحث بلد نيستي و دانش و منطق مورد نياز براي بحثو نداري و فقط ميخواي جواباي کلي بدي و يه جوري بپيچوني. يه بار نشد جواب حسابي به يکي از مسائلي که گفتم بدي. ختم کلام اينکه اشتباه از من بود بيخود از تو انتظار منطق و دانش داشتم .

براي نظر دادن در مورد اينکه من دانش دارم يا نه ترجيح ميدم به آدمي رجوع کنم که لا اقل بعضي چيزهاي خيلي واضح رو درک بکنه نه اينکه مثلا از مسئله محيط زيست و توسعه پايدار که الان اينقدر بهش اهميت ميدن هيچي ندونه! و اما براي اولين بار در مورد اينکه تو اين وبلاگ نبايد بحث سياسي بکنم حق رو به تو ميدم. نمرديم و بعد از اين همه وقت يه حرف حسابي زدي. و اين که من به جايي ميرسم يا نه اگه شما الان فکر ميکني به جايي رسيدي من هيچوقت نميخوام مثل تو به جايي برسم ....

و اما در مورد ميليونها متر مربع فضاي دست نخورده....
از اردکان تا سر دو راهي حاج اباد که به لطف اينکه جاده را چند سال پيش آسفالت کردن اصلا دست نخورده نيست معادن زياد سر بر آورده و همچنين کارخانه توليد يکي از ترکيبات اورانيوم !!!! و بعد هم پمپ بنزين سياه کوه و انبوه تريلي ها و دود و دم و اطراف جاده که پر از آشغاله بعد ميرسيم سر دوراهي که سازمان معظم جهاد نصر زير نظر سپاه پاسداران يه مجتمع توليد شن ماسه زده بعد ميرسيم به زرين که معدن ها عين قارچ دور و برش سبز شدن به خصوص معدن خاک کاشي از اينجا به بعد تا حاجي ابائ تقريبا دست نخورده هست ( البته به لطف شما و همفکرانتون معتوم نيست تا کي) به نظر من اگه اين جاده آسفالت بشه بقيه اين منطقه هم به همون سرنوشت دچار ميشه . اين حرفت که ميگي " جاده رو ول کني" يعني چي !!! احتمالا منظورت اينه که آقا اين جاده مثلا عرضش فقط 20 متره که در مقايسه با اين همه بيابون چيزي نيست خب ما اين تيکه رو ول ميکنيم بقيشو ميچسبيم. خب اينو درباره جادهاي که مثلا از وسط جنگل ابر يا هر جاي ديگه اي کشيده شه ميشه گفت ولي آيا درسته؟ مگه ساز و کار محيط زيست به اين سادگيه ؟ مگه جاده و پيامدهاي اون رو محيط زيست و مردم منطقه تاثير نداره؟ ميدوني براي همچين طرحي جقدر بايد مطالعه شه ؟ شما يا مسئولين چقدر رو جنبه هاي مختلف اين منطقه تحقيق کرديد؟ با چند تا متخصص محيط زيست و منابع طبيعي و توريسم مشورت کرديد ( البه منظورم از نوع دولتيش نيست ) اصلا ميدوني براي چي ميگم بينش نداري؟ مسئله بسيار مهم الان ايته که حاجي آباد حفاظت شده بشه يا حداقل اين که فعلا فعاليت هايي که به محيط زيست صدمه ميزنه متوقف بشه تا يه تحقيق کلي صورت بگيره و بعد در صورت مناسب بودن منطقه حفاظت شده بشه . شما که اينقدر داد حاجي اباد رو ميزني چند بار تو وبلاگت اين مسئله رو گفتي؟ ميدوني اين مسئله چقدر از جاده مهمتره؟ واقعا به نظرت اين مسئله مهمتره يا جاده ؟

اما در مورد ناداني و دانايي اول اينکه دانايي و ناداني نسبي هست و من هيچوقت نگفتم من دانا هستم بلکه گفتم نسبت به بعضي افراد بيشتر ميفهمم وگرنه من خودم ميگم براي بحث بيشتر بايد به افراد خبره رجوع کرد ولي چيز هايي هست که خيلي روشنه و اگه کسي اونها رو درک نکنه البته در عصر حاضر واقعا معلومه نادانه
اما در مورد جاده ببين مثلا اگه در اطراف حاجي آباد يه يوز ايراني به دلايلي به يه نفر حمله کرد راه حلش فقط اينه که اون يوزو کشت؟ ايا اگه رفت و آمد به حاج آباد مشکله حتما بايد جاده آسفالت کشيد و به عواقبش فکر نکرد ؟ يا بايد فکر کرد و همه جوانب رو درنظر گرفت ونظر داد؟ در مورد محترم بودن نظر هم نخست اين که نظر يا درسته يا اشتباه يا مثلا قسمتيش درست و قسمتيش اشتباه و در مورد محترم بودنش هم احتمالا شما منظورت اينه که شخصي که نظرو داده محترمه وگرنه خود نظر که شخص نيست که محترم باشه صفت محترم براي اشخاص به کار ميره پس به نظر شما ميرسيم به اينکه هر شخصي که هر نظري بده بايد بهش احترام گذاشت ! ببين چند سال پيش يه يوز با چند تا تولش به نزديکي يکي از روستاهاي بافق اومد اهالي نظرشون اين بود که چون خطرناک هستن بايد با چوب و سنگ وچماق بهشون حمله کرد و کشتشون و نظرشون رو هم اجرا کردن حالا اگه شما اونجا بودي ميگفتي شما محترم هستيد و بعد براشون توضيح ميدادي ؟ من که به نظرم اين افراد واقعا نادان بودن و اصلا هم نبايد بهشون احترام گذاشت
بله اگه کسي اشتباه کرد بايد با احترام راهنماييش کرد ولي اگه کسي چيزهاي خيلي واضح و روشن رو نفهميد واقعا نادانه و اصلا هم شايسته احترام نيست

"راه ارتباطي هم براي درآمد و هم براي قطع نشدن رگ شرياني آبادي "
نخست اينکه يه ذره روشن تر حرف بزنيد و کلي گويي نکنيد درسته که شايد ادبياتتون زيبا باشه ولي اينجا بحث تخصصيه قطع نشدن رگ شرياني ابادي يعني چي؟ آيا نميشه راه خاکي و بد باشه ولي با راهکارهايي باعث رونق حاجي آباد شد ؟ سپس اينکه از چه راهي ميخواي جاده باعث درامد بشه؟مثلا مردم سر راه مغازه و تعويض روغني و .. بزنن .اين هم روشيه ولي نه براي حاجي آباد .و بعدش هم به چه قيمتي؟اين امر اظهر من الشمسه؟نه به خدا حرفي که من ميگم اظهر من الشمسه آقا شما برو از چند تا خبره در زمينه محيط زيست و توريسم و مسايل وابسته سوال کن اگه حرف منو قبول نداري.ميخواي چند تاشونو بهت معرفي کنم ؟ مثلا ناصر کرمي . من اگه تونستم باهاشون تماس بگيرم بهشون ميگم بيان نظر بدن . اصلا يه سري به وبلاگش بزن تا بيشتر با اين مسائل آشنا بشي . البته چند وقتيه که بروز نميشه که مسئله عجيبي هم نيست براي اينکه منتقد واقعا خوب و بي پروايي بود و از همه انتقاد ميکرد و تو اين کشور مزخرف سرنوشت منتقد ها همينه. وقتي نوشته هاشو بخوني ميفهمي چرا من اينقدر دلم از دست مسئولين پره

و اما حرفتون در مورد آسمان زيباي يزد و ...
ببين نخست اينکه الان يزد يه شهر بزرگه با کلي کارخونه و چيزاي مدرن ديگه و نميشه بياي بخواي سنتي اش بکني در صورتيکه تو حاج اباد ميشه و بعد هم اينکه تو اين کشور همه جا رو مدرن و اسفالت کرديد بذاريد چند جاي دست نخورده هم باقي بمونه حد اقل برا خودتون وقتي از زندگي ماشيني خسته ميشيد حالا ديگه توريسم و اکو توريسم و باقي رو بيخيال نظر هم اصلا نبايد محترم باشه براي کسي اگه اشتباهه بايد با دليل رد بشه اگه هم درسته بايد گوش کرد

ولي حالا به برکت ورود فناوري هاي مختلف و به بهانه ي مشغله هاي بيخود و مشکلات الکي که دست ساز بي سليقگي خودمان هستند سال به سال از همسايه هاي خود خبر نداريم. چرا خجالت نمي کشيم از اينکه در يک روستاي کوچک به ديدن همسايه و قوم و خويش نزديکمان سالي يکبار هم نرفتيم در حاليکه او اتفاقا يا روبروي ما خانه دارد يا ديوار به ديوار هستيم!!!
بذار اين آزاد راه اسفالتت درست بشه!!!!!!
اگه نگران فرهنگ سنتي حاج آباد هستي بايست خيلي زودتر در مورد جاده تجديد نظر ميکردي

اول اينکه يک ماهي در حاج اباد زندگي کرده ام وهمين هم بس است بعضي ها اگر صد سال هم در جايي زندگي کنند به خاطر سطح فکر و بينششان ممکن است چيزي را که يک نفر در يک روز ميفهمد نفهمند
بعدش هم تو اين کشور واقعا خدا را شکر ميکنم که مسئول نيستم براي اينکه شرط اول مسئول شدن ناداني است
بقيه پستهات رو هم دارم ميخونم تا يه کم بيشتر با نظراتت اشنا بشم!!!!!! فکر کنم اون جاده آسفالتي که تا بالاي دماوند ميخواستن بکشن هم واقعا نمونه عالي اين حرف شما بود