ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ علي 

دوست عزيز

زنده نگه داشتن ياد شهدا عبادتي بس پرثواب است که قلم و زبان ياراي احصاي ان را ندارد از اينرو نيتي بر تخفيف ارزش فعاليت نگارشي شما درباره شهدا نبوده است . نوشتن مطالب گذشته که ظاهرا شما را رنجانده است ارائه اندرزهايي درباره سبک نوشتاري نيز مقصود نظر نبوده است . مهرباني کنيد و بر اين نکته تامل نماييد که وقتي کتابي به نام ياد شهدا اراسته ميشود راه صواب بر اين است که مخاطب خود را درگير رويدادهاي واقعي زندگي اسماني شهدا نمايد. ترديدي نيست که شهيد سيد مصطفي متاثر از ديدن يک فيلم در حسينيه راه شهادت را انتخاب نکرده است . عقل و شرع به ما مي گويد که شهادت توفيقي ربوبي است و دريافت اين تحفه الهي مستلزم کسب مقدمات وطي مدارج معنوي است . تخيلي توصيف نکردن و رويکرد استناد اميز به زندگي شهدا اين اثر بخشي را براي مخاطب يک کتاب دارد که مدلي از حيات دنيوي يک شهيد را در پيش روي خود ببيند. رويکرد تخيلي و عاري از حقيقت به يک ماجرا ان را از مفهوم متعالي اش تهي مي سازد

اگر در کتابي بجاي اينکه تخليات خود را بر ذهنيات ملکوتي يک شهيد تطبيق داده مي امديم و شمه اي از حقايق زندگي شهدا را به خواننده عرضه مي کرديم انگاه گردش قلم ما به هدف اصلي کتاب تنظيم مي گشت .براي يک نوجوان شنيدن اينکه سيد مصطفي در سفر و حضر نماز شبش ترک نميشده است جذابيت و تاثير بيشتري دارد تا اينکه اقوال يک " راوي " مجعول در قالب داستاني بسيار تصنعي ريخته شود که خود زار مي زند که من غير واقعيم . خواننده تمايل زيادي به شنيدن زندگي واقعي شهيد محمد رضا نظر دارد .شهيد بزرگواري که فضيلت اذان گويي را از دست نداد و حتي يکي از همشهريان وقتي در خواب وي را با جمع شهداي حاجي اباد مي بيند مشاهده مي کند که شهيد محمد رضا يک سرو گردن از شهداي ديگر بزرگتر است . وقتي اين همشهري از خواب بيدار مي شود بفکر فرورفته انگاه حديثي را مشاهده مي کند مبني بر اينکه "انهايي که در دنيا اذان مي گويند در قيامت يک سر و گردن از ديگران بالاترند" . و سرانجام اي نويسنده ارجمند کتاب "يادي از شهدا ": با ارج نهادن به اقدام فرهنگي شما اگر قبل از اقدام به نگارش اين کتاب کتابهاي مستند و يا بقول شما داستاني را که درباره شهداي انقلاب نوشته شده است اندکي تورق مي کرديد مقصود من براي شما واضحتر مي شد . انوقت با من هم عقيده مي شديد که داستاني نوشتن درباره شهدا لزوما غير واقعي نوشتن نيست و مي توان زندگي واقعي شهدا را در قالب زيبايي به خوانندگان عرضه کرد. مهمترين معيار براي ارزش گذاري يک کتاب تاثير ماندگار ان اثر بر خواننده است .اگر اثري مکتوب براي خواننده دانش افزايي داشت انگاه اين اثر را مي توان کتاب ناميد . اما از کتاب مورد بحث انتظار دانش افزايي را پيشکش مي داريم حداقل انتظار ما اين بود که کتاب بتواند روح افزايي نمايد متاسفم که بگويم اين انتظار ما هم متاسفانه براورده نشده است چرا که براي تخيل يک نويسنده دور از واقعيت چنين قدرتي غير قابل تصور است . و البته من که همت و توفيق و صدالبته تواناييش را ندارم سيد بزرگوار : مي توانيد خود دست به قلم شده قدري حوصله بخرج داده و با مکتوب کردن زندگي "واقعي " شهدا زکات بهره علمي خود را ادا نماييد .

عزت فراوان

پاسخ

اميدوارم همه ما سپاسگذار واقعي و با معرفت خون شهدا باشيم.از حسن توجه شما ممنونم.