• وبلاگ : حاجي آباد زرين زير ذره بين
  • يادداشت : شبي که راشد 3 ساله گم شد...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 30 عمومي
  • پارسي يار : 20 علاقه ، 59 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مارال 
    سلارم آقاي خدايي خاطرتونو تازه امروز خوندم ياد دوران کودکيمون بخير ولي تو دانشکده که مي ديدمتن اصلا يه درصدم احتمال نمي دادم انقد شيطون بوده باشين ؟کاش ميشد واسه يه روزم که شده به اون دوران برگشت.ممنونم از خاطره زيبا وقلم زيباترتون
    پاسخ

    سلام عليکم... :)) ممنونم از شما... روزهاي کودکي لحظات خوبي بود... حيف که ديگر برنخواهد گشت... از توجه و حضورتون ممنونم... پاينده باشيد