دیروز برادرم از پدرم پرسید: وقتی را یادت میاد که جاده حاجی آباد کاملا خاکی باشه؟ جواب پدرم فقط یک لبخند بود...
شنیده شده که تیم جدید بهسازی جاده باستانی!!! حاجی آباد زرین اخیرا فعالیت خود را شروع کرده اند. ظاهرا قرار است طرحی که 32 سال سابقه دارد و حتما طولانی ترین پروژه ی عمرانی بعد ازانقلاب محسوب می شود، بالاخره به سرانجام برسد و این 140 کیلومتر راه سر به هوا سر به راه شود... ان شاءالله
البته این جاده بارها بهسازی و اصلاح و آسفالت و ... شده و خدا را شکر! پیمانکاران زیادی از این خوان گسترده پیمانه گرفتند ولی بر پیمان خود نماندند. انصافا تمام دولتها به این قضیه توجه داشتند و بودجه های مناسبی طی این سالها به این امر اختصاص یافت ولی امان از نظارت! حتی در دوره ای یک نهاد خودش هم کارفرما بود، هم پیمانکاری را برداشته بود و هم نظارت می کرد که این مطلب را باید در کتاب گینس ثبت کرد!
علیرغم دل پر درد همه اهالی این آبادی از جاده ای که به هیچ صراطی مستقیم نبود، و اتفاقات ناگواری که برای برخی دوستان و آشنایان ما در این مسیر خطیر پیش آمد، گاهی از شدت خرابی جاده واقعا به خنده می افتادم. عجب داستان مضحکی بود (و هست!) از مسیر خارج شدنها و واژگونیها و معلق زدنها و در کویر گیر کردنهای ما در حالیکه پول بیت المال را برای اصلاح واقعی جاده داده بودند ولی به جیب پیمانکارانی رفته بود که حوصله نداشتند حتی ظاهرسازی کنند، فقط به قول یکی از خود آنها تصمیم داشتند که در معیت جناب ناظر نون و پیازی بخورند! نوش جان!
حالا من باورم نمی شود که مثلا سال آینده می شود در جاده حاجی آباد زرین مثل دیگر راهها فقط به تابلوها توجه داشت و نترسید که الان یا توی چاله میفتی یا دست انداز عمیق وسط جاده حسابی دستت می اندازد. اصلا حافظه تاریخی من و شما این تصور را ناممکن می بیند.
شنیده ایم که 3 تا 6 میلیارد تومان تصویب شده تا دیگر وقتی مسئولی به حاجی آباد زرین می رود نشنود که آقا! به داد جاده برسید! فقط می توانیم دعا کنیم که پیمانکاران جدید صالح باشند و ناظران امانت را رعایت کنند. وگرنه خواهش می کنیم به این جاده دست نزنید چرا که حالا این معضل، معضل نیست که هیچ، یک اثر باستانی با ارزش است!
به نام خدا
به نظر شما برای ساخته شدن یک راه روستایی چقدر زمان نیاز است؟ یک سال؟ پنج سال؟ ده سال بس است؟ شاید هم بیست سال؟ سی سال چطور است؟ حدس همه شما اشتباه است.تجربه جاده حاجی آباد زرین نشان میدهد که سی سال هم کافی نیست!صد آفرین به متولیان امر و هزار آفرین به صبر ما...
اما جاده ساخته شد ولی صد رحمت به مسیرهای چاپارخانه ای هخامنشیان،به قول یکی از شاعران آبادی:نه سوی شهر باشد راه هموار/کویر و موج ریگ و دشت و شنزار/برای قطعه ای از زیر سازی/جهاد یزد شد مشغول بازی/پروژه همچنان ترک و رها شد/ندانم پول آن صرف کجا شد/ز سوی یزد زار و نیمه جانیم/دعاگوی جناب اصفهانیم!
حکایت تاریخی این جاده (یا به قول بزرگترهای آبادی جده!) سرشار است از تجارب مختلف،یکی دو روز که نیست،یک عمر است.خدا به حاج الله داد صبر بدهد که همراه داستان های باور نکردنی این جاده پیر شد و دو سه تا مینی بوس را کهنه کرد.
بعضی وقت ها فکر می کنم شاید مسئولین فرمانداری و اداره راه و جهاد و بخشداری و... در دلشان به ما میخندند که چه انسان های بی توجهی هستیم.بودجه ما را در جای دیگر صرف می کنند و برای تحریف ذهنمان درگیر مسائل فرعی مان میکنند که مثلا شما موافق درخت کنی هستید یا مخالفید!
یادم می آید پارسال وزیر راه و ترابری گفت تا پایان سال به هر کسی که یک دست انداز یا ناهمواری را در جاده ها گزارش بدهد سکه طلا می دهم! بنده برای تکمیل طرح ایشان عرض می کنم اگر جناب وزیر راه توانست مسیر اردکان تا حاجی آباد زرین را حتی با خودروهای چند ده میلیونی خدمت! سالم طی کند و به خط پایان برسد به ایشان 130 سکه بهار آزادی به نیت مسافت راه اهدا خواهم نمود.
عجب حکایتی داریم...
.: Weblog Themes By Pichak :.